این روزها

ساخت وبلاگ
خب... من بازم اومدم بلاگفا... خوشحالم... تصمیم گرفتم بیام حداقل روزانه هامو ثبت کنم این روزها حس و حالای متضاد زیاد دارم....  مینویسم که تصمیم داشتم طلاق بگیرم تا بعدها یادم بمونه اگه طلاق گرفتم رهنیت این روزها...ادامه مطلب
ما را در سایت این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoubelissima بازدید : 125 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 18:36

حالم خیلی خرابه

دیروز روز اول عید دعواهای شدیدکردیم سر اینکه من نمیخوام برم شمال 

بغدا میام مفصل وینویسم

امیدوارم این دو هفته تموم شه بره پی کارش

ا،ین زندگی خستم 

دوست دارم زندگی جدیدی شروع کنم.

این روزها...
ما را در سایت این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoubelissima بازدید : 160 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 18:36

با یه وکیل تو تلگرام حرف زدم.... گفت اگه مهرتو بزاریم اجرا میتونیم با تحت فشار گذاشتنش طلاق بگیریم... الان دیگه آماده ام فقطططططط....

فقط منتظر یه اتفاقم 

یه اتفاق که بهم جسارت بده

خدایا راه درست رو جلو پام بزار

 

+: آرومم.

این روزها...
ما را در سایت این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoubelissima بازدید : 166 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 18:36

این روزا هیچ جا نرفتم... شوهر امروز رفت سرکار

تا دیروز هم واسه خودش میرفت کوه و ...

من با پسر تنهام ولی بد هم بهم نمیگذره

همین که شمال نرفتم هم خوبه... ارومم.... بیشتر تو نی نی سایتم.... کلی وقتمو پر میکنه

 

+یه سری رفتارای بد دارم که واقعا داره نابود و اذیتم میکنه

++دوست ندارم حسود باشم.... نمیدونم اینهمه حس قدرت طلبی و اینکه میخوام منحصر به فرد و بهترین باشم از کجا میاد

+++خدایا کمکم کن و دستمو بگیر... مثل همیشه

++++نمیدونم روزای خوب میاد یا نه

 

این روزها...
ما را در سایت این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoubelissima بازدید : 185 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 18:36

هشتم عید رفتیم شمال... خوش گذشت

 

جاری جدید داره میاد... حسادت داشتم شدید... ناراحتی شدید

دلم زیارت میخواد امام رضا و قم و غیره

الان کمی ارومترم

امیدوارم خوب خوب شم

 

شوهر الان با دامادش رفتن کوه فیروزکوه

 

این روزها...
ما را در سایت این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoubelissima بازدید : 144 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 18:36

شوهر هم خسته شد ... از افسردگی من، غرغر های من، تنبلی من، بیحوصلگی و زجر کشیدن من...دعوامون شد.... جلو بچه خیلی بد جیغ کشیدیم و دعوا، بچه رو برداشت برد سه روز خونه مادرش. وای که من چی کشیدم بدون پسرم. این روزها...ادامه مطلب
ما را در سایت این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoubelissima بازدید : 125 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 18:36

خب!

 

من بعد از هفت ماه برگشتم

زندگی جدیدی رو شروع کردم. از شوهر جدا شدم . شاید یه روز بنویسم چطوری.... بچمو الان خیلی کم میبینم

خونه رو خشگل کردم... میرم کلاس تایپ ... نمیدونم حسم به س.ع چیه

تصمیم دارم هرروز ثبت کنم خاطراتمو

*رژیم گرفتن و لاغر کردن چقدر سخته.... خدایا اراده بده

 

این روزها...
ما را در سایت این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoubelissima بازدید : 183 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 18:36

امروز از صبح بابام و مامانم اومدن واسه نصب کولر .... بنده خداها کلی زحمت کشیدن .... مخصوصا بابام خیلی خسته شد خدا خیرشون بدهمیخواستم برم سینما ولی ترجیح دادم بمونم خونه خندوانه ببینمامشب ناشتا هستم و این روزها...ادامه مطلب
ما را در سایت این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoubelissima بازدید : 152 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 18:36

آخرین باری که نوشتم هنوز پسرمو ندیده بودم

یه شب استخاره کردم و خوب اومد به شوهر سابق پیام دادم که بچه رو فردا بیاره پارک تا ببینمش

دل تو دلم نبود

رفتم پسرمو دیدم اولش ممانعت میکرد که بیاد تو بغلم

 

و همینجور تا چند روز میرفتم میدیدمش و کلی چیز میز براش میبردم

حالم خیلی بهتره که این روزا با پسرمم

دیگه الان قشنگ باهام میمونه وقتی میره پیش باباش لج منو میگیره

 

چندجا رفتم مصاحبه واسه کار ولی با بچه نمیشه

آرومترم خدایا شکرت

این روزها...
ما را در سایت این روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoubelissima بازدید : 181 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 18:36